مقایسه طب و پزشکی مدرن غربی و طب سنتی (طب جامع ایرانیان)

مقایسه طب و پزشکی مدرن غربی و طب سنتی (طب جامع ایرانیان):

  بسیاری از طرفداران طب جدید از ضایعات ومعضلات آن خبر ندارند و یا به دلایلی به رغم اطلاع،باز هم آن را تبلیغ  میکنند.

امروزه بر آگاهان و خرد ورزان جامعه جهانی روشن شده است که طب جدید

 در اکثر موارد به پیدایش عوارض و نتایج ناگواری درمورد سلامت انسان منجر شده است.

مهمترین مزیت های طب سنتی بر طب مدرن عبارتنداز:

الف)شیوه دفع کنندگی نه رفع کنندگی

شیوه درمانی طب سنتی ،شیوه دفع کنندگی استبرخلاف طب جدید که معمولا شیوه رفع کنندگی دارد.اصول طب سنتی مانع از مریض شدن می شود،در حالی که اصول طب جدید بیشتر به درمان مرض واقع شده اختصاص دارد.

ب)درمان علت ها نه معلول ها:

طب سنتی به درمان علت ها می پردازد در حالی که طب جدید بیشتر به عوارض ومعلول ها توجه دارد.طب سنتی

درمان بیماری را به تعدیل درون انسان حالت می دهد در حالی که طب جدیدبیشتر به دنبال هماهنگ کردن انسان با بیرون است.

ج)شیوه درمانی اقلیمی نه جهانی:

شیوه در مانی طب سنتی اقلیمی وجزئی است بر خلاف طب جدید که داروها ونسخه های آن عمومی وجهانی پیچیده می شوند.

د)داروهای گیاهی نه شیمیایی:

ازآنجا که داروهای طب سنتی  طبیعی است،حتی در صورتی که طبیب نتواند درد و بیماری را به طور صحیح مورد شناسایی قرار دهد،باز هم استفاده آن داروها ضرر و درد مضاعفی برای بیمار ایجاد نمی کند.

اما در طب جدید که بسیاری از داروهای آن شیمیایی است،در صورت عدم تشخیص صحیح بیماری،استفاده دارو درد بیمار را مضاعف خواهد کرد. به همین علت بسیاری از مردم از طب جدید ناامید شده وبه طب سنتی روی آورده اند.آمار تخمینی نشان می دهدکه آمریکایی ها هر سال در حدود13ملیاردو700ملیون دلار برای استفاده از  معالجه  و معاینه  روش های سنتی پزشکی پرداخت میکنند؛زیرا معتقدند روشهای جدید قادر به درمان بیماری آنها نیست.

اشکلات دیگر پزشکی مدرن:

1-مهندسی انسان برپایه مدل فیزیکی:انسان شناسی غرب جدید،انسان را مانند ماشینی در نظر میگیرد که ازقوانین عمومی مکانیک پیروی می کند.در این تلقی رابطه ذهن(روح) وجسم مورد غفلت قرار می گیرد.

2-افزایش سرانه تندرستی به دلیل تکنولوژی پیچیده:امروزه مراقبت های تندرستی، سومین صنعت بزرگ ایالات متحده است وحدود9درصد تولید ناخالص ملی است.بیشتر از 150میلیارد دلار در زمینه پزشکی خرج می شود.

3- افزایش بیماری ها ی یاتروژنیک( بیماری های مضاعف پزشک ساخته)

هرچه انرژی بیشتری برای پزشکی مصرف شود،بی نظمی های مربوط به آن بیشتر می گردد.

شما اصطلاح Iatrogenic را نشنیده اید اما پزشکان با آن آشنا هستند.این کلمه ده حرفی را در مقابل پزشکی قرار دهید،پاسخش احتمالا این است:  (دفاع فوری توام با مختصری وحشت).

 بیماری های یاتروژنیک آنهایی هستند که پزشکان،بیمارستان ها،داروها ودستگاه های در مان به وجود می آورند.

از هر 5نفر یکی به بیماری های یاتروژنیگ مبتلا می گردد و یکی از30نفر بیمار یاتروژنیک،سرانجام به وسیله بیماری وابسته به بیمارستان می میرد.

طبق گزارش دکتر لوسیان لیپ در فصلنامه انجمن پزشکی آمریکا     در حدود180 هزار نفر از بیماران بیمارستانهای آمریکا به علت اشتباه پزشکی می میرند. 75تا80 درصد همه بیمارانی که به پزشک مراجعه و طلب کمک می کنند،بیماریهایی دارند که یا به هر صورت خوب می شوندو یا با قویترین داروهای امروزی هم قابل بهبود نیستند.

با این حال پزشکان به جای اینکه بیماران را به  محل کمکهای پزشکی ابتدایی بفرستند،دست به عمل جراحی می زنند و داروهای مختلفی  تجویز می کنند که برای بیمار مشکلات بزرگتری می آفرینند.

اثرات زیانبار دراز مدت دارو بر فیزیولوژی انسان قطعا برجا خواهد بود.

این پدیده در هیج جا آشکارتر از آنتی بیوتیک ها نیست.این داروی به اصطلاح عجیب،برای تقریبا هر بیمار عفونی که وضع بلاتکلیف دارد،تجویز می شود.نتایج حاصل فاجعه آمیز بوده اند.

از آنجا که آنتی بیوتیکها باکتریها را یکسره می کشند،بسیاری از جانداران درون بدن ما را که برای حفظ تندرستی ما لازم اند را نیز از بین می برند.

برفک مهبلی،عفونت های قارچی روده،کمبود ویتامین وتعدادی از اختلالات دیگرحاصل استفاده از آنتی بیوتیکهاست.

4-آثار معکوس بر بیماران(بیماریهای مضاعف داروساخته)

در سال های اخیر شواهد روز افزونی در مورد آثار داروهایی که دانشمندان برای درمان بیماری ها تولید کرده اند،موجود است که نشان می دهد  این داروها خود،بیماری ها و نارسایی هایی را به وجود آورده و در بسیاری موارد موجب  مرگ بیماران شده است.

5-استفاده از روش آزمایش و اشتباه و غفلت از علت یابی بیماری

اگر کسی به بیمارستان یا اتاق انتظار شلوغ و پرجمعیت پزشکان سری بزند و یا آگهی پزشکان را در روزنامه و مطبوعات مطالعه کند،به خوبی متوجه می شود که مسئله بیماری به دست علم پزشکی حل نشده است .

 در حقیقت چنین به نظر می رسد که این مشکل روز به روز بیشتر غیر قابل حل می شود.

به این دلیل که دانش پزشکی همواره به جای آنکه علت بیماریها را در داخل بدن افراد جستجو کند،آنها را ار خارج مورد بررسی قرار می دهد.بدین ترتیب گرچه این نوع پزشکی را علم خوانده اند،لیکن هیچ گونه قاعده واساسی که بر وضع بیماری در داخل بدن انسان حکمرانی کند وآن را از بین ببرد،وجود ندارد.

در پزشکی رسمی همواره با روش معین و معلوم آزمایش ،اشتباه عمل شده  و هر روز گره محکمتری بر مشکلهای دیگر زده می شود.

آنچه به صورت روش درمان در یک دهه مورد توجه واستقبال قرار می گیرد و به اصطلاح مد روز می گردد،در دهه بعد ملغی می شود.

منبع: برگرفته از کتاب کلید ورود طب قدیم - استاد جمشید خدادادی