
مقدمه: فوتبالیست های میلیاردی
آیا این حرکت، نمک پاشیدن روی زخم مردمی نیست که میبینند برخی فوتبالیستها که ارزش واقعیشان چندصدمیلیون تومان نیست و در بازارهای جهانی تبادل بازیکن، بیش از چندده هزار دلار برایشان پرداخت نمیشود، قراردادهای میلیاردی در ایران میبندند؟ آیا غیر از این است که این رقمها نه از اقتصاد خصوصی که از جیب همین مردم میرود و افکار عمومی بارها اعلام کرده مردم راضی به چنین پرداختهایی نیستند و این وضعیت باید متوقف شود؟
صداوسیما پس از ماه رمضان سریالی را پخش خواهد کرد که مضمونش دغدغه چندصد تن از قشرهای نه چندان شاخص ایران را شامل میشود تا مشخص شود در دوران بیپولی رسانه ملی، اولویت صداوسیما چیست و تا چه میزان به دغدغههای عمومی توجه کرده و متقابلاً عموم باید با این رسانه همراه باشند.
به گزارش «تابناک»، سریالسازی حول شخصیتها رویداد تازهای در صداوسیما نیست و برای بسیاری از شخصیتهای معاصر و کارآمد در تاریخ، متکی بر داستاننگاری یا وقایع تاریخی، فیلمنامههایی به نگارش درآمده و سریالهایی ساخته شده است؛ رویکردی که هرچند نقدهایی همچون شیوه پردازش سناریو و یا تکنیک ساخت مورد نقد بوده، کلیت چنین طرحهایی همواره با تأیید و همراهی افکار عمومی پیش رفته، ولی این دلیل نمیشود هرچه در این سبک ساخته شد، دربست از سوی مردم تأیید مردم شود.
در همین زمینه شاهد یک رویداد منحصربفرد و باورنکردنی از سوی تلویزیون هستیم و سریالی با محتوای شخصیتها ساخته شده که نه در مورد قهرمانان و بزرگان تاریخ ایران که بسیاریشان هنوز برای بخش عمده مردم ناشناس ماندهاند که در مورد برخی فوتبالیستهای نه چندان شاخص است و در واقع حتی در حوزه فوتبال نیز روی چهرههای شاخص و اثرگذار فوتبال ایران نیز تمرکز نشده تا از چهرههایی نظیر مهدویکیا، کریمی، باقری و یا از پیشکسوتان سرخابی بهرهبرداری شود
هرچند به واسطه تیم سازنده این اثر و حضور قاسم خانیها و سروش صحت، احتمالاً با اثری با کیفیت روبهرو هستیم، پرسش اساسی این است که آیا اساساً لزومی داشت که درباره فوتبالیستها و معضل بیکاریشان پس از سالها درآمدهای سنگین و میلیاردی و به باد دادن این درآمدها سخن به میان آورد و تریبون ملی را به دغدغه جماعتی که عددشان به چندصد تن (در سطح حرفهای) نمیرسد، اختصاص داد؟
آیا این حرکت نمک پاشیدن روی زخم مردمی نیست که میبینند برخی فوتبالیستها که ارزش واقعیشان چندصد میلیون تومان نیست و در بازارهای جهانی تبادل بازیکن، بیش از چندده هزار دلار برایشان پرداخت نمیشود، قراردادهای میلیاردی در ایران میبندند؟ آیا غیر از این است که این رقمها نه از اقتصاد خصوصی که از جیب همین مردم میرود و افکار عمومی بارها اعلام کرده، مردم راضی به چنین پرداختهایی نیستند و این وضعیت باید متوقف شود؟
آیا مفاخری در این مملکت نیستند که در اولویت باشند و دغدغهای جز بیکاری یک مشت فوتبالیست نمانده است؟ اگر درباره گرانی، مصائب اخلاقی و هزار و یک مشکل مردم، به هزار و یک دلیل امکان سریالسازی نیست، چرا دستکم در این بخش برای چهرههای شاخص مملکت که عمرشان برای این مملکت گذشته و سرگذشت جالبی نیز دارند، مجموعهای تک قسمتی ـ دستکم هر قسمت برای یک نخبه ـ ساخته نشده و قرعه به نام فوتبالیستها افتاده است؟ آیا نخبگان باید بمیرند تا خبر تشییعشان به عنوان چهره ماندگار این مملکت از تلویزیون خوانده و شنیده شود؟
در این مملکت چند تن علامه مهدی محقق نویسنده، ادیب، فقیه، مصحح و شارح کتب فلسفی، متولد بهمن ۱۳۰۸ خورشیدی، استاد دانشگاه تهران، دارای مدرک دکترا در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی و رشته الهیات از دانشگاه تهران، محقق؛ بنیانگذار دایرةالمعارف تشیع و عضو سابق هیأت امنای بنیاد دایرةالمعارف اسلامی و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، شاگردِ ارشدِ محمد تقی ادیب نیشابوری ثانی، محمدتقی آملی و بدیع الزمان فروزانفر و استادِ بهاالدین خرمشاهی، سید علی موسوی گرمارودی را میشناسند؟
در این کشور چند تن دکتر محمد خوانساری استاد برجستهٔ فلسفه و منطق در دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و یکی از بزرگترین منطق دانان دوران معاصر که علاوه بر تحصیلات دانشگاهی در رشته فلسفه و گذراندن تمامی دروس دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دکترای خویش در رشتهٔ منطق و فلسفه را با عالیترین درجه از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده بود، میشناسند؟
کدام یک از ما، دکتر فتحالله مجتبایی نخستین متخصص تدوین کتب درسی در ایران از آمریکا، دارای درجه دکترای تاریخ ادیان و فلسفه شرق را از دانشگاه هاروارد آمریکا در ۱۳۵۰ و تحصیلکرده در مرکز مطالعات ادیان جهان آمریکا، عضو کنونی هیأت علمی بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و همچنین عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی که تاکنون بیش از دویست عنوان کتاب، مقاله و شعر و نقد کتاب به صورت تألیف و ترجمه و تصحیح به زبانهای فارسی و انگلیسی از او در ایران و خارج از ایران منتشر شده را میشناسیم؟
این بزرگان به علاوه هزاران مفاخری که یا در این چند سال درگذشتهاند یا در سراشیبی زندگی هستند، مستحق پخش یک فریم از زندگیشان در تلویزیون نیستند و باید در مورد یک مشت فوتبالیست که اثرشان دو هفته نیز نمیماند، چنین فیلمهایی از جیب مردم ایران ساخته شود؟ حال اگر صداوسیما نیز چنین سفارشی داده، چرا امثال سروش صحت زیر بار رفتهاند و وقتی جامعه هنری ما قدر بزرگان فرهنگ و هنر را نمیداند، چه توقعی میتوان از مدیران رسانه ملی داشت؟
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
تعداد بازديد :
2123
ارسال شده در: ساعت
نویسنده:
علیرضا عبادی
نظرات
(0)
موضوع:
خبرهای عمومی و اعلانات,
برچسب ها :
بیپولی رسانه ملی,
فوتبالیست های میلیاردی,
ارزش واقعی فوتبالیست های ایرانی,
مشکلات فوتبالیستها,
بیکاری فوتبالیستها,
سریال درباره مشکلات فوتبالیستها,
رسانه ملی,
صداوسیما,
ضعف سریال های صدا و سیما,
انتقاد از صدا و سیما,